زندگى بانو مجتهده امین معجونی از عشق به خانواده، تحصیل و تهذیب مداوم و عرفان بود و این علویه عالی مقام همه این مدارج عرفانی و علمی را در شرایطی بدست آورد که کوچکترین اهمالی در انجام وظایف خود در قبال همسر و فرزندانش انجام نداد و در کنار انجام این وظایف توانست به چنان درجهای برسد که بگوید: در نوشتههایم کمتر از امور خارجی کمک گرفتهام، نمی گویم که از غیب خبر دارم، اما اغلب معنویات و معارف را از استاد فرا نگرفتهام و غالب نوشتههایم با ارشاد و کمک او (سبحانه) بوده است».
ره آورد اخبار، به مناسبت سالروز ارتحال بانو مجتهده امین، با حضور در محضر استاد زینتالسادات قلمکاریان، از شاگردان برجسته این بانوی مجتهده، گوشه هایی از زندگی نورانی وعرفانی بانوی فاضله و عالمه مجتهده امین را مرور کردیم تا کلید سعادت را در گنجینه زندگی بانویی که ارتباط خود با خدا و واسطههاى فیاض آفرینش را به خوبی درک کرده بود و در کمال زهد و تقوا و سادگی زیست بیابیم.
چهره نورانی، رویی گشاده و خوش برخورد، اخلاص فراوان، صفا و صمیمیت همراه با وقار، متانت و ادب به اضافه تواضع و فروتنی، مهربانی به فرزندان، همسری فداکاراز ویژگی های نصرت بیگم است. ایشان که نسبش به امام سجاد علیه السلام می رسد و از سادات معروف به سادات خاتون آبادی است در دوران پهلوی از معدود افرادی بود که هر بیننده ای را به یاد خدا میانداخت و نمونه بارز یک انسان و یک بانوی متعالی و خداشناس بود که معرفت و حب الهی در سراسر وجود و تمام سلول های بدنش استقرار یافته بود.
لباس و ظاهری ساده، غذای معمولی، زندگانی بسیار زاهدانه در عین دارایی و مکنت فراوان از خصوصیات زن مجتهده ای بود که سفرهای خارج از خانه محدود و انگشت شماری داشت و هرگز زندگی تجملاتی را تجربه نکرد و در کمال سادگی و بی پیرایه زیست و دراتاق می نشست و لحظه ها را مغتنم می شمرد و قلم و کاغذ به دست، به نوشتن می پرداخت که تألیف بیش از سی عنوان کتاب از جمله اربعین الهاشمیه، جامع الشتات، معاد یا آخرین سیر بشر، نفحات الرحمانیه فی الواردات القلبیه نمونه ای از آنهاست.
عشق به اهل بیت و معارف ناب ائمه اطهارو غوطه ور شدن در دریای بیکران معارف و تعالیم اسلامی و احادیث و روایات ائمه معصومین و سیر مقامات عرفانی از این بانوی مکرمه انسانی ساخته بود که شایستگی داشتن عنوان بانو مجتهده نصرت بیگم امین را به دست آورده بود.
دختر مرحوم حاج سیدمحمدعلی امین التجّار اصفهانی که بانویی بزرگوار، شریف، اصیل، عالم و فرزانه، برگزیده زنان زمان و مایه شگفتی دورانش بود، همسرداری و تربیت فرزندان، هرگز او را از تحصیل علم باز نداشت، در بیست سالگی به تحصیل فقه و اصول، تفسیر و علم حدیث پرداخت، سپس به حکمت و فلسفه و عرفان روی آورد؛ علیرغم تمام مشکلاتی که در آن دوران برای تحصیل بانوان متدیّن وجود داشت در چهل سالگی به دنبال سالها تلاش شبانهروزی به اخذ درجه اجتهاد نائل آمد.
وی بیشتر اوقات خود را پس از انجام و تدبیرامور خانه به مطالعه میگذراند، کمتر با زنان خانواده و همسایه و دوستان به سر میبرد و بیشتر به دنبال مطالعه و تحصیل علوم دینی و مراقبت نفس و واردات قلبی خود بود و در عین حالی که درس میخواند و درس میداد به مدیریت و تدبیر زندگی وجریانهای روز هم کاملا واقف بود، ایشان با تمام مشغله هایی که داشتند حتی خیاطی می کردند و برای زنان همسایه ای که بضاعت مالی نیز نداشتند کار خیاطی انجام می دادند.
اینها بیانات حاجیه خانم قلمکاریان، استاد حوزه علمیه خواهران و شاگرد باسابقه حاجیه خانم امین و شاگرد حاجیه خانم علویه همایونی است که در ادامه می افزاید: بنده محضر او را در حالی درک کردم که سنین نوجوانی را آغاز کرده بودم و به خاطر همسایگی و روابط دوستانه ای که با خانواده ایشان داشتیم به منزل او رفت و آمد داشتم.
وی با اشاره به اینکه در صد سال پیش که آقایان سواد نداشتند و یا سواد کمی داشتند و اکثریت زنان سواد خواندن و نوشتن نیز نداشتند و این بانو آنچنان درخشید که در تمام مراحل علمی، فلسفه، حکمت و ادبیات سرآمد شد گفت: این بانوی ایرانی بدون اینکه سفرهای متعدد خارج از خانه داشته باشد تنها در خانه خود سالک الی الله بود و علاقه خاصی به سفر نداشت، هرگز زندگی تجملاتی را نمی پسندید و درکمال سادگی و بی پیرایه می زیست، پشت میز ساده و کوچکی در گوشه اتاقش می نشست و به نوشتن می پرداخت و لحظه ها را مغتنم می شمرد.
سخن او که از دل بر می خواست بر دل می نشست و بیانات عرفانی و تفسیر قرآنش آنچنان دلنشین بود که هر شنونده ای را مجذوب میکرد بطوریکه شاگردانش می گفتند وقتی ما پای صحبتهای او می نشینیم تا یک هفته ذهنمان به فرمایشات استاد مشغول است و برای رسیدن جلسه بعدی لحظه شماری می کنیم.
حاجیه خانم قلمکاریان در حالیکه کتاب های روی میز خود را جابجا می کند می افزاید: علمای آن زمان مشتاق بودند که خدمت ایشان برسند و از فیوضات ایشان بهره ببرند چراکه آوازه دانش و تبحربانوی ایرانی، نه تنها در شهر اصفهان، بلکه در دیگر شهرها نیز پیچید و مردم به ویژه اهل علم و زنان، نزد او می آمدند تا حقیقت این امر که یک زن می تواند به درجات بالای علم و حکمت و عرفان برسد، برای آنان روشن شود. علامه امینی، حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، علامه سید محمد حسین طباطبایی، علامه محمد تقی جعفری، عارف وارسته، هاشم حداد و شهید مرتضی مطهری از جمله بزرگانی بودند که با این بانوی فقیه و حکیم و اسوه اخلاق و فضیلت دیدار داشتند و علامه مطهری گفته بود ما در مقابل ایشان باید دست و پای خود را جمع کنیم و نمیتوانیم در مقابل ایشان عرض اندام کنیم.
استاد حوزه علمیه خواهران با بیان اینکه مجتهده امین طعم شیرین خدامحورى و رنگ زیباى خداباورى را به جامعه آن روزنیز چشاند متذکر شد: ایشان در کمال سادگی و به دور از هرگونه تجملات و تشریفات زندگی و تدریس می کرد و یکی از خصوصیت های بارز ایشان احترام گذاشتن به همه افراد از بی سواد تا عالم به یک شکل و یک اندازه بود و هنگامی که ما برای درس به خانه ایشان مراجعه میکردیم اینقدر صفا و صمیمیت داشتند که فکر می کردیم به خانه مادربزرگ خود می رویم و این صفا و صمیمیت به گونهای بود که از در خانه تا اتاق که وارد می شدیم تمام معنویت و نورانیت را احساس می کردیم و گویی به خانه حضرت زهرا(س) میرفتیم و روزهای چهارشنبه جلسه تفسیر قرآن همراه با بحث عرفانی داشتند ولی تفسیرقرآن ایشان حالت درس نداشت بلکه بیانی عرفانی و ساده و قابل فهم و دلنشین بود که شیرینی آن زنانی را که در این جلسه شرکت می کردند بیتاب و مشتاق برای جلسه آینده می کرد و آنان دگرگون احوال بودند تا چهارشنبه بعدی از راه برسد.
شاگرد برجسته بانوی مجتهده یادآور شد: بانو امین با این درجه علمی و عرفانی از تشریفات و تجملات به دور بود با این که پدر و همسرش از ثروتمندان معدود آن دوران بود ولی تنها یک میز کوچک گوشه اتاق گذاشته بودند که تفسیر مخزن العرفان را روی آن میز می نوشتند و پتویی نیز کنار اتاق گذاشته بودند و روی آن می نشستند و جانمازشان نیز گوشه همین اتاق بود و برای عبادت همانجا مشغول می شدند.
این شاگرد برجسته بانومجتهده امین در حالیکه کتاب النفحات الرحمانیه فى الواردات القلبیه را تورق می کند برخی از صفحات آنرا برای من می خواند و می گوید: بانو امین در روز عرفه از اصفهان به قم سفر مىکند تا عصر عرفه (نهم ذى حجه) را در این شهر مقدس بگذراند و روز بعد یعنى دهم ذىحجه به اصفهان بازمىگردد و این در حالى است که بانوى ایرانى در قم منزل شخصى دارد و شاید این بازگشت سریع به خاطر این باشد که همسر و فرزند ایشان در خانه بوده و وی حضور مادر در خانه را ضرورى می داند.
سرانجام شمع تابناک وجود حاجیه خانم مجتهده امین در ۲۳ خرداد ۱۳۶۲ شمسی مطابق اول رمضان سال ۱۴۰۳ قمری خاموش شد و به ملکوت اعلی پیوست و پس از تشییع بسیار باشکوه، در تخت فولاد اصفهان در تکیه خانوادگی به خاک سپرده شد.