پنجشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-11-21
کد خبر: 12848 |
تاریخ انتشار : ۲۷ تیر ۱۴۰۲ - ۷:۱۷ | ارسال توسط :
64 بازدید
۰
6
ارسال به دوستان

بزرگترین دروغ این است که این گربه، ایران است در حالی که ایران یک شیر در بیشه و در چهار سطح مرزهای طبیعی، زبانی، جغرافیایی و فرهنگی نوروز است و نیروی شگفت انگیزی دارد که سال ها کشور را نگه داشته و ستون هایی که ایرانیت ایران را خلق کرده است.

ره آورد اخبار:  مدیرمسئول مجله «نقد اندیشه» در سومین رویداد از فصل دوم برنامه “عصرهای رسانه” اظهار کرد: در ایران نیروی شگفت انگیزی وجود دارد که سال ها کشور را نگه داشته است، ستون هایی که ایرانیت ایران را خلق کرده و امروز ما در پی بازشناسی آن برای رسیدن به معنای تازه از خرد ایرانی هستیم تا چراغی باشد برای گذر از بحران فروبستگی که امروز بر ما حاکم است.

پیام فضلی نژاد ادامه داد: اولین ستونی که ایرانی فرهنگی بر آن استوار بود، اندیشه وحدت علوم بود؛ فیلسوفان بزرگ ما وقتی درباره وحدت علوم که ایرانی فرهنگی را ساخت سخن می‌گویند به شهر اصفهان و بازار سنتی اصفهان اشاره می‌کنند. این وحدت علوم که از فقه، عرفان و دین تا هندسه و ریاضیات را به هم پیوند داده بود اکثیر ایران فرهنگی بود.
وی افزود: امروز ما به جای وحدت علوم به تجزیه علوم رسیدیم، هر چقدر که غرب از دوره رنسانس در ایران در یک نقطه پیش رفت، و هرچقدر که توانست از رهگذر پیوند علوم طبیعی با علوم انسانی تمدن نوینی را خلق کند که امروز تجلی آن را در دنیای متاورس می بینیم که چگونه همه‌‌ی این علوم طبیعی، علوم تکنولوژیک و علوم انسانی توانسته از رهگذر هوش مصنوعی به یک عقل مصنوعی نیز دست پیدا کند، ما از همین تاریخ دچار تجزیه علوم شدیم و بعد از انقلاب هم آنچه که فرایند تمدن سازی ما را مختل کرد، جدایی علوم طبیعی، علوم پایه از علوم انسانی است و این تجزیه علوم نیروی مرموز ایرانیت ما را تضعیف کرد.

وی اذعان داشت: دومین مسئله در اینکه ایران، ایران شد، وضع جغرافیایی آن بود چراکه ایران در میانگاه جغرافیایی و تاریخی جهان قرار دارد که این را به ما نمی‌گویند؛ ما در مرکز زمین واقع شدیم جایی که دو فرهنگ شرقی اعم از فرهنگ هندی و چینی و فرهنگ غربی اعم از آشوری، یونانی و رومی در دادوستد با ما بوده است. همچنین ایران در میانگاه زبان‌ها واقع شده است جایی که نه تنها زبان فارسی بلکه انواع زبان های ایرانی که گاهواره تمدن در آنها پرورانده شد؛ زبان تبری، گیلانی، آذری و کردی و دیگر موارد در آن قرار داشت و این باعث تجزیه ایران نشد بلکه باعث همبستگی ملی، حس خودشناسی و همبستگی قومی در ایران تقویت شود.

ایران دارای کهن‌ترین و دیرپا ترین دولت زنده جهان است

مدیر مسئول مجله «نقد اندیشه» گفت: ایران مهد ادیان مختلف، عرفان های گوناگون و فلسفه های متعدد است؛ یعنی شما نگاه که می‌کنید از حکمت خسروانی تا خردورزی و رویکرد اشراقی همه در ایران در خدمت یک کثرت حاکی از وحدت و وحدت معطوف به کثرت است.
وی تصریح کرد: منطق دولت در ایران این است که ما دارای کهن‌ترین و دیرپا ترین دولت زنده جهان هستیم، چرا که هیچ دولتی در جهان به قدر دولت در ایران سابقه‌ پیوسته و متداوم ندارد؛ منطق دولت در جهان مبتنی بر عیار های حقوقی، قراردادی، روابط مکانیکی و دست‌ساز است، یعنی همیشه عناصری مانند خاک، خون، مرز و حاکمیت و عناصری این‌گونه به دولت ها و ملت ها شکل دادند؛ اما منطق دولت در ایران مبتنی بر خصایص زیستی و نوعی نظم ارگانیکی است که بر آمده از سامانه های هویتی تاریخی است.
فضلی نژاد عنوان کرد: بزرگترین دروغی که گفتند این است که این گربه ایران است در حالی که ایران گربه نیست و یک شیری است که در بیشه در چهار سطح مرزهای طبیعی، زبانی، جغرافیایی و فرهنگی نوروز طبقه بندی شده است که این چهار سطح همیشه به صورت پویا در دادوستد باهم بوده و ایران فرهنگی را ساخته است.

اندیشه‌ی ایرانی زمانی که در همجواری با اندیشه اسلامی قرار گرفت اندیشه هستی بخش بود نه اندیشه‌ی هستی زدا

وی بیان کرد: نقشه ایرانی فرهنگی نشان دهنده‌ رویای ایرانی است، چرا که هر ملتی بدون رویا می‌میرد و روحش را از دست می دهد، رویایی که براساس شاخص هایی که اساساً ایرانیت را رقم زده ساخته شده است.
وی اظهار داشت: عنصر دیگری که این نیروی ایرانی را می سازد و بسیار از آن گفته می‌شود اما بازخوانی دقیقی از آن نمی‌شود همان عصر درخشانی است که به حکومت آل بویه معروف است؛ در واقع ما در دوره رنسانس تمدن ایرانی و اسلامی با انسانگرایی خرد ایرانی روبه‌رو بودیم، اندیشه‌ای که به دیگران زندگی می‌بخشید نه اینکه زندگی را از آنها بگیرد؛ اندیشه‌ی ایرانی زمانی که در همجواری با اندیشه اسلامی قرار گرفت اندیشه هستی بخش بود نه اندیشه‌ی هستی زدا، اندیشه زندگی آفرین بود و نه اندیشه‌ مرگ اندیش.

فضلی نژاد تصریح کرد: بهترین پژوهشگران ما وقتی از قدرت نوزایی و قدرت تفکر در ایران صحبت می‌کنند می‌گویند: انسانگرایی فلسفی در دوره آل‌بویه سبب شد تا این تحول عظیم رخ دهد و این انسانگرایی فلسفی به نوعی از انسانگرایی در ادبیات ما انجامید، حاکمانی که نه تنها میزبان فیلسوفان، حکما و ادبا بودند و دارالحکومه تبدیل به دارالحکمه می‌شد بلکه خودشان مشتاق دانش بودند؛ حاکمان از فیلسوفان، دانشوران و متفکران نمی‌خواستند تا الزاماً وفاداری خود را نسبت به حکومت ثابت کنند بلکه طبقه‌ای خاص از فیلسوفان شکل گرفته بود که بی‌آنکه مجبور باشند وفاداری خود را به حکومت‌ها ثابت کنند صرفاً به دلیل عشق به حکمت و دلبستگی به خرد با حکومت‌ها انس می‌گرفتند که این نشان دهنده تفاوت معیارها است و این روح ایران را خلق می‌کند چرا که آموزگاران علوم انسانی دولتمردان و حکمرانان ما بودند.
وی ادامه داد: در دوره آل‌بویه دکان‌ها، گرمابه‌ها و میادین عمومی در فعالیت های فرهنگی نقش داشتند؛ از نظر من ایرانیان یک نیروی مرموزی است که در لحظاتی از تاریخ به کمک ایران آمده که بتواند ایرانیت خود را حفظ کند، می گوید ایرانیان و ایران فرهنگی را با مصالحه حفظ کردند؛ تسامح فرهنگی، اما این تسامح فرهنگی به معنای تسلیم فرهنگی نبود بلکه تسامحی خردمندانه و حکیمانه بود که وقتی اعراب به ایران حمله می‌کنند، مدت‌ها طول می کشد که ایرانیان مسلمان می‌شوند؛ همچنین ایرانیان اسلام را می‌پذیرند اما زبان اسلام را نمی‌پذیرند و زبان فارسی را حفظ می‌کنند، به نوعی دست به مصالحه می زنند یعنی عنصری را می‌گیرند و عنصری دیگری را نمی‌پذیرند.
مدیر مسئول مجله نقد اندیشه اذعان داشت: می‌گویند اگر آیین میترال و لشکریان روم به اروپا صادر شد، اگر باورهای ایرانی نزد اعراب و مسلمانان فاتح باقی ماند، اگر ترکان خوارزمی زبان فارسی را فرا گرفتند و مغولان به دیانت اسلام در آمدند همه این‌ها ناشی از نوعی مصالحه و تسامح بود، چه چیزی را بدهید و چه چیزی را بگیرید و چگونه هویت خودت را تدوام بدهید. این ظاهراً ناشی از یک علم الرئیس است که در شاخه اصلی دانش در ایران فرهنگی وجود دارد؛ و برای این است که می‌گویند این بود که تمدن ایرانی مرز بین دولت‌ها و ملت‌ها را، یک با آزادی حرکت، دو با آزادی سفر، سه با آزادی بحث و مناظره و چهار با آزادی عقیده، نتها تمدن ایرانی را حنا بخشید بلکه تمدن های دیگری را هم تکریم کرد.
وی گفت: ما آنقدر در حفظ میراث ناتوان شدیم که اکنون ترک‌ها مولوی را مصادره می‌کنند، آذربایجان نظامی را مصادره می‌کند و نیز کار از کشورها فراتر رفته و عجیب است که تحولات اخیر جامعه ایران، طوری شده که قرآن سوزها دارند حافظ را مصادره می‌کنند، کسی که می‌گوید هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم؛ و می‌خواهند بگویند او ضد دین و ضد قرآن بوده است و شاهد تفاسیر جدیدی هستیم که از این شخصیت ها ارائه می‌شود؛ اینگونه است که ایران فرهنگی از یک سو توسط نیروهای ایران ستیز، از سوی دیگر توسط نیرو های خارجی و از دیگر سو توسط نیروی های مرتجع داخلی مورد حمله قرار دارد.
گفتنی است؛ به همت فرهنگسرای رسانه در سومین رویداد از فصل دوم برنامه “عصرهای رسانه”، از نقشه ایران فرهنگی رونمایی شد. انتهای پیام/

منبع خبر «» است و پایگاه خبری ره آورد اخبار در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر می‌دانید، خواهشمند است کد ( 12848 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره    پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری ره آورد اخبار مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری ره آورد اخبار در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید